امضای بیش از 200 پیشنویس قرارداد مبادله رایت در فرانکفورت
دستاندرکاران حضور ایران در هفتادمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت، ضمن تایید کاستیها و نقاط ضعف موجود، مجموعا پنجمین حضور نمایندگان نشر ایران در غرفه ملی را قابل دفاع توصیف کردند.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) نشست بررسی حضور ایران در هفتادمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت با حضور امیرمسعود شهرامنیا؛ مدیرعامل موسسه نمایشگاههای فرهنگی، ایوب دهقانکار؛ مشاور اجرای معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمود آموزگار؛ رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان، مجید جعفریاقدم؛ رئیس آژانس ادبی پل در خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) برگزار شد.
در این میزگرد به محورهایی همچون عملکرد غرفه ملی ایران، میزان موفقیت و رضایت از حضور اهالی نشر در این غرفه و البته میزان قراردادها و مبادلات رایتی پرداخته شد. مشروح این گزارش را در ادامه میخوانید:
* هفتادمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانفورت را با پنجمین تجربه حضور ناشران در غرفه ملی، پشت سر گذاشتیم. به عنوان اولین سوال، لطفا درباره این جریان پنج سال و وضعیت کنونی حضور ایران در این رویداد بزرگ جهانی توضیح دهید.
جعفریاقدم: پیش از برپایی غرفه ملی در نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت، موسسه نمایشگاههای فرهنگی ایران، موسسه خانه کتاب و رایزنی جمهوری اسلامی ایران در غرفههای مستقل و البته در یک راستا، فعالیتهای خود را معرفی میکردند و بخش خصوصی نیز در غرفههای خود حضور داشتند. اما ناشران خصوصی بعد از تشکیل غرفه ملی که به یک معنا، غرفه دولتی محسوب میشود، واکنشهایی را نشان دادند و در ابتدا، محتوای کتابها در غرفه ملی، بیشتر جنبه تبلیغی و تجاری داشت و ناشران خصوصی در این شرایط نهتنها در غرفه حاضر نشدند، بلکه با اجاره میز در سالن 6 حضور پیدا کردند تا اینکه وضع فعلی با تلاش مسئولان موسسه نمایشگاههای فرهنگی به وجود آمد که البته ایرادهای فراوانی دارد و مایلم، بعد از طرح مباحث مبنایی، به بررسی وضع موجود بپردازم.
* منظورتان از ایرادها چیست؟
جعفری اقدم: ایجاد فضای متمرکز، برای حضور ناشران در نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت، از خدمات موسسه نمایشگاههای فرهنگی ایران محسوب میشود، اما وزن موسسه در جریان ایجاد فضا برای حضور ناشران در این نمایشگاه که رویداد بسیار با اهمیتی است، به اجاره غرفه و مدیریت سختافزاری، معطوف شده؛ بهعبارت دیگر موسسه نمایشگاههای فرهنگی ایران، برای مدیریت محتوایی، نیرو در اختیار ندارد.
و در مورد مسائل مبنایی چه توضیحی دارید؟
جعفری اقدم: نخست اینکه، در حوزه توسعه نشر بینالملل، هنوز سند مدونی شامل شرح تکالیف، وظایف، اهداف و سیاستها تعریف نشده است، بنابراین متولی خاصی نیز برای محقق شدن اهداف، وجود ندارد. بهعبارت دیگر، نشر بینالملل به شکلی نامشخص از سوی چند نهاد، ازجمله موسسه نمایشگاههای فرهنگی ایران، رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در آلمان و همچنین طرح «تاپ» سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و دبیرخانه «گرنت» وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مدیریت شده و البته همچنان میشود. قابلیتهای اجرایی و محتوایی موسسه نمایشگاههای فرهنگی را نیز میدانیم و چندان انتظار نداریم که مقوله توسعه نشر بینالملل در این نهاد دنبال شود، بنابراین بیانصافی است که معایب موجود را ناشی از عملکرد موسسه نمایشگاههای فرهنگی ایران بدانیم.
ارتباط بین جریان ارتقاء مدیریت غرفه جمهوری اسلامی ایران و توسعه نشر بینالملل از نظر شما چگونه است؟
جعفریاقدم: ابتدا باید درباره توسعه نشر بینالملل، تعریفی در اختیار داشته باشیم؛ بهعنوان مثال، معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی براساس اهداف از پیش تعیین شده، از نهادهای مختلف ازجمله، اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران و یا دیگر نهادهای فعال در حوزه نشر کتاب بخواهد که برنامههای خود را به موسسه نمایشگاههای فرهنگی ایران ارائه کنند، اما عکس این جریان را شاهد هستیم و این موسسه است که برای حضور برنامهریزی میکند، بنابراین در کلیت، ایرادهای مبنایی وجود دارد.
بالاخره ایرادهای مبنایی مربوط به عملکرد موسسه است یا سیاستگذاری کلان؟
جعفریاقدم: باید پرسید چه اقداماتی برای بهرهبرداری از نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت، بهعنوان یکی از میدانهای موثر در توسعه نشر بینالملل، مورد توجه است و یا چه کارهایی انجام میشود که نباید انجام شود؟ علاوه براین چه اقداماتی انجام نمیشود که باید انجام شود؟ از سوی دیگر همه مسئولیت توسعه نشر بینالملل به موسسه نمایشگاههای فرهنگی واگذار نشده و فقط ایجاد غرفه ملی از سوی این نهاد مورد تاکید است. بنابراین همه فعالیت موسسه نمایشگاههای فرهنگی به نوعی همت برای بهرهبرداری بیشتر از فضای ایجاد شده است و درباره اقداماتی که باید انجام میشد نمیتوان از موسسه نمایشگاههای فرهنگی توقعی داشت، چراکه جزو وظایفش نیست. از سوی دیگر تاکید دارم در جریان حضور در نمایشگاه کتاب فرانکفورت، همه ازجمله موسسه نمایشگاههای فرهنگی، مسئولاند. اگر موسسه، مسئولیت برنامهریزی برای حضور در نمایشگاه فرانکفورت را قبول ندارد، نباید میپذیرفت و حالا که پذیرفته باید به افکار عمومی و اهالی نشر پاسخگو باشد که چه اقداماتی را انجام نداده است. بنابراین دو راه وجود دارد: یا بگوید که نیروی کافی در اختیار ندارد و یا بگوید که توانش فقط به اندازه برپایی غرفه است.
بنابراین نقشی برای ناشران و یا آژانسهای ادبی قائل نیستید؟
جعفریاقدم: ناشران و مسئولان آژانسهای ادبی نیز باید با توجه به برخوداری از تسهیلات، به موسسه نمایشگاههای فرهنگی پاسخگو باشند که چه عملکردی داشتهاند. اتحادیه باید پاسخ دهد که آیا وظیفه تشکل صنفی، غرفهداری است؟ آیا وزن رئیس اتحادیه، غرفهداری است؟ بنابراین تاکید دارم حالا که در فضای غرفه ملی حضور داریم باید پاسخگو باشیم؛ بهعبارت دیگر از فضای شخصی صحبت نمیکنیم بلکه بحث از غرفه ملی ایران است و هرکس از این فضا استفاده میکند، باید پاسخگو باشد.
از ابتدای نشست درباره ضرورت تعیین مرجع اداره توسعه نشر بینالملل صحبت کردید همچنین به نقش موسسه و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اشاره دارید در نهایت بفرمایید آیا مسئولیت را متوجه موسسه نمایشگاههای فرهنگی میدانید؟
جعفریاقدم: توسعه نشر بینالملل بر عهده موسسه نمایشگاههای فرهنگی نیست، اما موسسه پذیرفته است که از نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت برای توسعه نشر بینالملل استفاده کند و در این جریان، حضور ایران از نظر سختافزاری پیشرفت کرده و با صرفهجویی غرفه کوچکتر شده اما تعداد افراد غرفه به همین میزان کاهش پیدا نکرده است، بهعبارت دیگر با کاهش افراد میشد به افزایش کیفیت بیشتر توجه کرد علاوه براین پیشرفت طبیعت هر فعالیتی است و باید، پیشرفت میکردیم و صرفهجویی نیز با شیب ملایم محقق شده که قابل تقدیر است.
انتظار شما از موسسه نمایشگاههای فرهنگی در توسعه نشر بینالملل چیست؟
جعفری اقدم: کلیت توسعه نشر بینالملل، وظیفه موسسه نمایشگاههای فرهنگی نیست، اما انتظار ندارم موسسه، هیچ وظیفهای را برعهده نگیرد، بهعبارت دیگر، موسسه امکان استفاده از فضای نمایشگاه کتاب فرانکفورت را پذیرفته و این امکانات را در اختیار بخش خصوصی قرار داده علاوه براین برای جمعی از ناشران امکان سفر و اقامت در فرانکفورت را مهیا کرد که البته ای کاش این حمایت انجام نمیشد. مگر موسسه نمایشگاههای فرهنگی ایران آژانس مسافرتی است؟ در حالیکه ارائه این خدمات از طریق رایزنی با یک آژانس مسافرتی امکانپذیر بود. این اقدام موسسه و یا پیگیری موضوع روادید و تخصیص ارز نیمایی، کمک به ناشران بود که جزو وظایف موسسه محسوب نمیشود، بنابراین بابت مجموعه این کمکها باید از موسسه نمایشگاههای فرهنگی ایران سپاسگزاری کرد.
با این اوصاف نقش موسسه نمایشگاههای فرهنگی در برپایی غرفه ملی به ویژه در هفتادمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، چطور ارزیابی و تحلیل میکنید؟
جعفریاقدم: پرسش نخست، از موسسه فرهنگی نمایشگاهها این است که آیا تخصیص غرفه، براساس ضوابط بوده است؟ و آیا قابلیتهای ناشران و کتابها سنجیده شده بود؟ موسسه با توجه به خالی ماندن برخی غرفهها به اصطلاح دنبال مشتری رفت، علاوه براین درحالیکه پیش از این مسئولین تاکید داشتند که ناشران و یا آژانسهای ادبی با شرایط حضور در نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت آشنا نیستند و خود را برای مدیریت محتوا، علامه دهر میدانستند، مسئولین فعلی با آمادهسازی فضای نمایشگاهی نیز تاکید دارند، اختیار معرفی آثار در دست ناشران است، اما معتقدم هر دو این روشها مطلوب نیست بنابراین پاسخ به این سوال که چه کسانی در غرفه ملی حاضر میشوند؟ با اهمیت است و تاکید دارم که ضوابط باید تنظیم شود و حاضرم، شکل حضور هر یک از ناشران غرفه ایران با ضوابط موسسه نمایشگاهها را به مناظره بگذارم تا مشخص شود، کدام یک از ناشران، قابلیت و صلاحیت حضور در غرفه ملی را داشتند.
برخی از ناشران حتی در حد محاوره ساده توانایی برقراری ارتباط با طرفهای مذاکره را نداشتند.
جعفریاقدم: مشکل اینجاست که مدیر نشر، خود در این عرصه حاضر میشود در حالیکه کارشناس امور بینالملل و آشنا با آداب گفتوگو باید در نمایشگاه حضور پیدا کند این مباحث، موجب میشود تا برخی از ناشران و آژانسهای ادبی از این فرصت که موسسه ایجاد کرده برای دریافت ویزای شینگن، استفاده کنند و در نهایت حضور در غرفه به مثابه یک فعالیت جانبی تلقی میشود و مجموع این مشکلات همچنین رویکرد برخی از ناشران به کلیت حضور ضربه میزند.
نمایشگاه کتاب فرانکفورت، منحصر به معرفی کتاب نبست، بلکه عرصه بینالمللی فرهنگی ـ سیاسی است، بنابراین باید پرسید که از فرصت برگزاری رویدادها در این عرصه چه استفادهای شد؟ وظیفه موسسه، فقط برپایی غرفه برای معرفی کتابها نیست، بلکه بعد از پذیرش این مسئولیت باید به دغدغههای حاکمیتی نیز توجه کرد.
مثلا باید پرسید ما از کدام یک از نشستهای تخصصی نمایشگاه، استفاده کردیم، نه اینکه چه رویدادهایی را برگزار کردیم! از سوی دیگر به نظر میرسد، حذف برنامه نشستهای غرفه ملی که البته به نظر من فقط برای گزارش عملکرد مناسب بود، پاک کردن صورت مساله است. از قابلیتهای رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در آلمان چه استفادهای شد؟ آیا نمیتوان با کمک رایزنی، کارگاه آشنایی با نشر آلمان و یا میزهای کاری با حضور ناشران آلمانی را در نمایشگاه فرانکفورت برگزار کرد؟ در حالیکه رایزنی فقط در حد صدور ویزا و معرفی فعالیتهای خود و همچنین برگزاری نشست در بخش بینالملل نقش ایفا کرد.
همچنین باید پرسید برای طرحهای حمایتی چه اقداماتی انجام شده و چرا طرحهای حمایتی مانند «تاپ» سازمان فرهنگ و ارتباطات در نمایشگاه فرانکفورت حاضر نمیشود. چرا طرح گرنت را ذلیل میکنیم و نسبت به جانمایی غرفه این طرح، بیتوجه هستیم. معتقدم گرنت این قابلیت را دارد که نصف غرفه را به خود اختصاص دهد و به نظر میرسد که گرنت در نمایشگاه امسال هویتی نداشت.
علاوه بر این طی حضور ایران در نمایشگاههای مختلف، چه اطلاعاتی با هدف توسعه نشر بینالملل در اختیارناشران قرار گرفته است؟ با توجه به اینکه ایران، هنوز به قانون کپیرایت نپیوسته آیا موسسه نمیتواند، راههای اعتمادساز و تعامل بین ناشران ایران آلمان را ایجاد کند؟ آیا مدیران دولتی که با هزینه دولت حضور پیدا میکنند برنامهریزی دارند و یا توجیه میشوند؟ میتوان کمک کرد که مدیران با برنامه حاضر شوند. خبرنگاران اعزامی به نمایشگاه نیز توجیه نشدهاند و تنها وظیفه خود را پوشش اخبار مثبت و گفتوگو با مسئولان و ناشران حاضر در غرفه میدانند درحالیکه خبرنگاران، نیروهای با ارزشی هستند و میتوانند با استفاده از فرصت نمایشگاه و ارتباط با خبرنگاران دیگر کشورها، اخبار رویدادهای نشر کشور را با دیگر رسانهها به اشتراک بگذارند.
شاید طرح این مسائل، ایدهآلگرایانه باشد اما معتقدم حالا که چارچوبها شکسته شده که قابلتقدیراست، بسیاری از نکات دیگر را نیز میتوان دید.
برخی از ناشران و یا افراد فعال در حوزه نشر درباره آمارهای اعلامی تبادل رایت و یا فروش رایت انتقادهایی دارند و مدعیاند که این آمارها در حین برگزاری نمایشگاه کتاب فرانفکفورت و یا بعد از آن دور از واقعیت است.
جعفریاقدم: آمار عقد قرارداد در نمایشگاه سال گذشته براساس اعلام رسمی مسئولان نمایشگاه بیش از چهار هزار و 600 مورد بود بنابراین نمیتوان به آمار رسمی برگزار کننده شک کرد. باید توضیح بدهم که قرارداد دو حالت دارد: نخست، مذاکرات پیش از سفر به فرانکفورت انجام میشود و در نمایشگاه مذاکرات نهایی پیگیری میشود و در حالت دوم، مسئولان رایت واحدهای انتشاراتی با ناشران و یا آژانسهای ادبی وارد مذاکره میشوند که البته پیش از سفر با کتابها آشنایی دارند. بنابراین در نمایشگاه پیشنویسی به امضا میرسد که با مهر و امضاء مدیر نشر معتبر میشود.